نفیسه سادات

دست نوشته های نفیسه سادات راهپور

گردنبند قیمتی ۳

به نام خدا صدای زنگ ایفون شنیده شد ‌پریناز طرف ایفون رفت و در رو باز کرد.بعد چند دقیقه یه آقایی بالباس نیروی انتظامی با بیسیم اسلحه به کمر وارد شد و گفت چه اتفاقی افتاده زیبا گفت جناب سروان تمام یک کیلو ونیم طلای مادرم به اضافه گردنبند ارثیه مادرم که عتیقه مال زمان ناصرالدین شاه قاجار بوده رو به اضافه‌پونصد میلیون نقد پول رو از صندوق مادرم‌دزدیدن پلیس گفت من رو ببرید به اتاقی که صندوق اونجا بوده ومامورپلیس صندوق روشکسته واتاق روکمی بهم ریخته دید و گفت به
+ نوشته شده در يکشنبه 2 مرداد 1401ساعت 15:36 توسط نفیسه سادات |